به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی کتاب «پذیرفتن» سروده گروس عبدالملکیان، یکشنبه شب ۱۷ اسفند با حضور جمعی از شاعران و منتقدان ادبی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
فرزان سجودی در این برنامه گفت: ۳ سال پیش کتاب «حفرهها» گروس عبدالملکیان را این جا نقد کردیم. وقتی نگاه میکنیم، میبینیم که گروس در این ۳ سال، خیلی بیشتر از ۳ سال، پیر شده است. او در حفرهها، مرگ را به بازی میگیرد اما کتاب «پذیرفتن» اش، سرشار از مرگ، گذر زمان، متروک شدن، تنها شدن و... است. امروز، این دغدغهها، دغدغههای غالب بر کتاب «پذیرفتن» است.
وی افزود: در کتاب پذیرفتن، یک گونه وسواس برای زندگی وجود دارد که این وسواس، مقابل حفره ها قرار می گیرد که در آن مرگ به سخره گرفته می شد. بازی های زبانی و عبور از مفاهیمی که در در نظام منطقی و شناختی ما به دلیل کارکردهای ایدئولوژیک و کارکردی زبان، یک منطق ایستا و تقابلی را به وجود آورده اند و هرکدام از طریق سلب، دیگری پیش می آیند. اتفاقی که در شعر گروس می افتد، این است که منطق های تقابلی، جایشان را با منطق های پارادوکسی عوض می کنند، به هم نشت پیدا می کنند و دیگر سلبی عمل نمی کنند، بلکه همدیگر را به بازی می گیرند.
این نشانهشناس ادامه داد: صفحه ای نیست که این اتفاق در آن نیافتد. به نظرم این ویژگی بارز شعر گروس است؛ یعنی واسازی منطقهای تقابلی با منطق های پارادوکسی. دغدغه زمان، دغدغه غالب بر شعر گروس است. او در شعرهایش از گذر زمان ترس دارد. تکنیک خوبی در شعرها به کار برده شده که می توان اسمش را مکانی شدن دغدغه زمان گذاشت؛ یا هم زمان کردن زمان. در این شعرها، آن چه در زمان اتفاق میافتد، با تکنیک شعری، هم زمان میشود. تکنیک شبیه به این را خانم نغمه ثمینی در اجراهای تئاتری اش استفاده می کند.
آخرین سخنران این برنامه نیز امیرعلی نجومیان بود که گفت: میخواهم با رویکرد روانشناسانه به این مجموعه شعر نگاه کنم. وقتی شعرها را می خواندم، ایده ای نداشتم که می خواهم درباره چه صحبت کنم ولی وقتی کتاب را تمام کردم، با مجموعه ای از اشعار روبرو شدم که یک مساله در آنها، وجه غالب بود. آن مساله هم مساله روان زخم بود. در روانشناسی به آن تروما می گویند و تروما، زخمی روانی حاصل از یک فاجعه است؛ می تواند فردی باشد و می تواند جمعی باشد.
این منتقد ادبی گفت: تقریبا تمام اشعار این کتاب درباره سوژهها و شخصیت هایی هستند که می خواهند با این رنج شان کنار بیایند. خانم ها کتی کروت و دومنیک کاتاپرا دو روانشناس معاصری هستند که در حوزه تروما کار می کنند. در حال حاضر در دانشگاه های دنیا، تروما نقش مهمی در تحلیل آثار ادبی دارد. این فاجعه که می تواند شخصی یا جمعی باشد، چه بازنمایی هایی می تواند داشته باشد؟ اولین، خاطره است که خود را با به یاد آوردن و یا فراموش کردن نشان می دهد. ما هر دو را در این مجموعه داریم.
نجومیان گفت: دومین، زمان است و به صورت تسلط روح گذشته بر زمان حال خود را نشان می دهد. شخصیت هم نمی تواند از آن فرار کند. سومین، رازوارگی است. یعنی این که با تروما چگونه برخورد کنیم. سوال نهایی هم این است که آیا باید تروما را بپذیریم یا انکار کنیم؟ اما مستقیما درباره خود کتاب؛ عنوان کتاب چه خودآگاه اشاره داشته باشد چه ناخودآگاه، پذیرفتن تروماست. یعنی اشاره به پذیریش رنج و روان زخم.
مولف کتاب «درآمدی بر پست مدرنیسم در ادبیات» ادامه داد: شاعر این کتاب، شخصیتی نیست که بخواهد انکار کند. شاید در کتاب «حفره ها» می خواهد انکار کند ولی در این کتاب نه. آن چه مهم است، این است که بپذیریم تروما برای ماست، هنوز فعال است و نشانه اش را پیدا کنیم و خودمان را با تاثیر آن درگیر کنیم. آن چه ما در شعر عبدالملکیان می بینیم، صدای زخم است، زخمی که دارد صدای خودش را می شنود.
نظر شما